سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پشیمان ترین مردم هنگام مرگ، دانشمندان بی کردارند . [امام علی علیه السلام]
اموزش موسیقی - نوا
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 16915
بازدید امروز : 6
........... درباره خودم ...........
اموزش موسیقی - نوا
........... لوگوی خودم ...........
اموزش موسیقی - نوا
........ موضوعات وبلاگ ........

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
.......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........

گلپا
آوای گلپا

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

............. بایگانی.............
بهار 1384

........... طراح قالب...........


  • اموزش موسیقی

  • نویسنده : نعیم:: 84/3/7:: 10:50 صبح

    درس اول

     

    موسیقی از دو بخش تئوری یا نظری و عملی تشکیل شده است. دانستن آنچه می نوازیم یا می شنویم همان اندازه مهم است که در هنگام صحبت کردن باید مفهوم کلمات یا جملات را بدانیم. یک نوازنده خوب اگر نتواند مطالبی که مورد استفاده قرار می دهد را تجزیه و تحلیل کند، به یک مجری بدون علم و دانش تبدیل می شود و با کسی که از لحاظ تئوری موسیقی آگاهی دارد و نوازندگی را خوب می داند، قابل مقایسه نیست. شعر گفتن بدون دانستن دستور زبان ممکن است ولی در جایی محدود می گردد. نواختن و آهنگسازی نیز چنین است. پس چه بهتر که به موازات نواختن ساز، از تئوری موسیقی نیز آگاهی داشته باشیم. در این جا به نکاتی اشاره می کنیم که در موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار می گیرند و پس از آن به تئوری موسیقی به صورت کامل می پردازیم.

    الفبای موسیقی از هفت حرف تشکیل شده که به آنها نت می گویند. دو، ر، می ، فا ، سل ، لا ، سی. از توالی این هفت نت، یک هنگام یا گام بوجود می آید. مثل: دو، ر، می ، فا ، سل ، لا ، سی ، دو. از یک نت تا نت بعدی فاصله ای وجود دارد که در قسمت فواصل به آنها می پردازیم. هر فاصله ای را به فواصلی کوچکتر تقسیم کرده اند و آنها را با علامت هایی نشان می دهند. مثلا: از دو تا ر را اگر یک بدانیم، آن را به دو قسمت تقسیم می کنند. دو ا-----ا------ار. از دو تا ر را پرده و هر کدام از فواصل نصف شده را نیم پرده می نامند. اگر از نتی نیم پرده کم شود، مثل ر که نیم پرده به سمت دو میرود، آن را با علامتی به نام بمل ( b) می شناسیم، و اگر نیم پرده به آن اضافه شود، مثل دو که نیم پرده به سمت ر میرود، آن را با علامت دیز (#) می شناسیم. در موسیقی ایران، فواصلی نیز وجود دارند که کمتر از نیم پرده هستند. این فواصل از تقسیم شدن یک پرده به تقریبا چهار قسمت تشکیل شده اند. دو اا---الف---ب---پ---اا ر. اگر از یک پرده به اندازه یک چهارم کم کنیم، علامت کرن را برای آن در نظر می گیریم. مثل: ر که به سمت حرف « پ» میرود. و اگر از دو به سمت «الف» برویم، آنگاه از دو تا « الف» با علامت سری شناخته می شود. حال به مثالی برای درک فواصل می پردازیم. دستگاه شور از این فواصل تشکیل شده: سل، لا کرن، سی بمل، دو، ر کرن، می بمل، فا، سل. البته در نوشتن صحیح توالی نتهای شور بایستی نوشت: فا، سل، لا کرن، سی بمل، دو، ر، می بمل، فا. از نت فا تا سل فاصله ای وجود دارد به نام پرده طنینی که در آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد. با توضیحات و مثالهایی که آورده شد، به تشریح اصطلاحات موسیقی ایرانی می پردازیم.

    آنچه از موسیقی ایران در دست است، مجموعه ای از نواها یا آهنگهای گذشتگان است که به هر یک از آنها گوشه گفته می شود، که سابقه ای در حدود دویست سال دارد (با توجه به روایات مختلفی که وجود دارد)، این گوشه ها با توجه به فواصلی که دارند مرتب شده اند که از مجموعه این گوشه های مرتب شده، دستگاه تشکیل می شود و از مجموع دستگاه ها ردیف بوجود می آید. در هر دستگاه، گوشه ها طوری مرتب شده اند که فراز و فرودی را می توان در آنها مشاهده کرد. این فراز و فرود را با نام هایی می شناسیم، مثل آغاز هر دستگاه که با گوشه ای به نام درآمد شروع می شود. در ادامه به گوشه هایی بر می خوریم که در قسمتهای میانی دستگاه قرار دارند و هر کدام را با نامی مشخص می شناسیم. مثل موالیان، دلکش، سپهر، ماوراالنهر و... . در هر دستگاه گوشه هایی وجود دارد که همنام با گوشه هایی در دستگاه های دیگرند، مثل: خسروانی، نغمه، زنگوله. با این توضیحاتی که داده شد، از مرتب شدن و در کنار هم قرار دادن گوشه های مختلف، تعداد هفت دستگاه تشکیل شده که البته در بعضی از آنها و با توجه به قدمت، نوع فواصل، شخصیت و حالت ها، چند زیر مجموعه را می بینیم که به آنها آواز می گویند. آواز ها در همه دستگاه ها نیامده اند، و فقط در دو دستگاه وجود دارند. در دستگاه های شور و همایون. آوازهای دستگاه شور عبارتند از: بیات ترک یا بیات زند، ابوعطا، دشتی، افشاری و بیات کرد. و آوازهای دستگاه همایون تشکیل شده اند از: بیات اصفهان و شوشتری. در توضیح باید گفت که بعضی ها شوشتری و بیات کرد را از آوازها نمیدانند و البته ما در اینجا فقط به روایتهای مختلف اشاره می کنیم. در توضیح این آوازها باید گفت که آوازهای بیات ترک یا بیات زند، ابوعطا، دشتی، افشاری و بیات کرد که از مشتقات شور بودند از فواصل یکسانی همانند شور تشکیل شده اند که تفاوت آنها در مواردی است که خواهیم گفت. در اجرای یک گوشه گاهی یک صدا یا یک نت بیشتر از همه به گوش میرسد یا تاکید بیشتری بر روی آن است که به این نت، نت شاهد می گوییم. در پایان هر گوشه نوعی خاتم ه یا پایان دادن وجود دارد که از یک سری جملات تشکیل می شوند، و در آخر روی یک صدا یا نت می ایستد، نتی که گوشه بر روی آن می ایستد و به پایان می رسد را نت ایست می نامند. یک مثال که تمامی موارد ذکر شده در آن گنجانده شده است: دستگاه شور، گوشه درآمد:

    نتی که با رنگ سبز نشان داده شده ( فا)، فاصله طنینی است. نتهای قرمز نتهای شاهد هستند.

     

     

    نت با رنگ آبی، نت ایست است.

    با این مثال، متوجه این نکته می شویم که غیر از حالت ها و فضای ایجاد شده توسط دستگاه ها، نت های شاهد و ایست نقش بسیار تعیین کننده ای در تمیز دادن دستگاهی از دستگاه دیگر دارند. مثلا شاهد دشتی نت « ر» است ولی شاهد بیات ترک نت« سی بمل».


    نظرات شما ()